|
|
|
|
تمام هماهنگی ها شده بود لیست اسامی افرادی که قرار بود عازم زیارت امام رضا علیه السلام شوند بسته شد اسم ما هم جزء زوار و دلمان خوش که آخرسالی فارغ از هیاهوی خرید شب عید و... در کنار مضجع شریفش نفسی تازه می کنیم ! افسوس که روز حرکت مسایل مختلف کاری و خانوادگی دست به دست هم داد ودوستان رفتند و ما با اشک چشم بدرقه اشان کردیم از پشت پرده این کم سعادتی چیزی نمی دانم بجز لیاقت زیارت (خودم را می گم) که از کفش داده بودیم .
یکی از بهانه های خانواده برای نرفتن ما علاوه بر اینکه می گفتند تازه زیارت بوده ای عروسی پسر همسایه بود که بنده باید خانواده را در حکم راننده آژانس به محل عروسی می رساندم .مراسم در یکی از تالارهای شهرمان بود. بدترین خبر برایم شرکت در عروسی است .برای همین خودم عروسی نگرفتم .با یک زیارت امام رضا علیه السلام ویک وعده ناهار سروته قضیه را جمعش کردیم. و برای همین به مراسم عروسی دیرتر می ریم و معمولا صدای خانواده بلند است که جا برایمان نمی ماند اینها هم نباشه کی می تونه نرگس رو کنترل کنه وقتی از غروب لباس پوشیده و آماده است و مدام زنگ می زنه که بابا بریم. اسم مراسم عروسی که میاد حالم بد میشه بیشتر هم به خاطر علافی شدن که قاتل وقت آدمه .کاری هم نمی شه کرد باید بیهوده نشست وبه حرفهای صد تا یه غاز دیگران گوش کرد . قضیه استحباب دیر رفتن به عروسی را شنیده بودم ولی کی حریف زن و بچه و رسم رسومات میشه همه چیز در قالب رسومات بهمون تحمیل میشه وتاب مقابله هم نداریم .(ونمیشه جیک زد)![]() فلسفه کم نشستن در عروسی احتمالا باید غفلت از یاد خدا باشه .خدا را شکر پای ما به بعضی عروسیها اصلا باز نمیشه چون خبرهای خوبی ازشون نمی رسه : اختلاط نامحرم ،اسراف و تبذیر و تجمل و...! بخور بخور حسابی ،گوش دادن به موسیقی حرام (در بخش آقایان نیست) زدن حرفهای بیهوده و نشستن اجباری در کنار افرادی که در صورت اختیار نمی نشینیم از ویژگیهای مجلس عروسی است. زیاد خوردن در اسلام به شدت نهی شده است .در سیر وسلوک کم گفتن و کم خوردن و خلوت گزیدن از اصوله که هر سه در عروسی نقض میشه . حضور در غم وشادی مردم از سیره بزرگان دینی ما است ولی دوری از گناه ولغو و کارهای بیهوده هم واجب و عجیب حکایت دشواری است جمع بین این دو! نوبت به شام ما که رسید بین گارسون ودایی داماد دعوا شد وچند تا الفاظ رکیک هم رد وبدل شد ومن بیچاره تازه یادم افتاد که قرار بود در چنین شبی کجا باشیم والان کجاییم تنها تسلای دلم دعای خیر دوستانی بود که مشرف شده بودند واسمم که لابلای نام زوار امام رضا علیه السلام که به مشهد رفته بود . |
||