مي گفت: بچه كه بودم وقتي يكي از دنيا مي رفت مي گفتند رفته پيش خدا

براي همين من از بچگي هيچ وقت از مرگ نترسيدم

و حتي

امروز در يك برنامه ي مستند از زندگي يك شهيد جمله اي با اين مضمون شنيدم:

"بزرگترين آرزوي او شهادت بود

و او براي

از تو نوشتن سخت باشد یا آسان، وظیفه است، ارزشمند است

ارزشی به اندازه ی همه ی آنچه تو برای ما آوردی؛

ارزشی به اندازه ی تفاوت حیوان بودن و ماندن و بدان راضی گشتن تا در جستجوی کمال انسانی مسافر شدن

ارزشی به اندازه ی تفاوت ذلتی در حد "کاپیتولاسیون" تا عزتی در حد " امریکا

یه کاری بود که خیلی دوستش داشتم. احساس می کردم برای همین کار ساخته شدم و با همه کمبودها و شرایط نامناسب یا بهتر بگم نامتناسبی که داشت می ساختم. به خاطرش کلی زخم زبون از کلی دوست و دشمن و غریبه و آشنا شنیدم. به خاطرش از خیلی چیزها گذشتم و همیشه فکر می کردم ارزشش رو داره

اما یکدفعه با یک تلفن تو کمتر از یک دقیقه متوجه شدم تموم شد.

فقط تونستم به اندازه ی همون کمتر از یک دقیقه حالمو حفظ کنم  تا تلفن تموم بشه بعد فقط رفتم توی اتاق تا کسی بدحالیم رو نبینه

توی ذهنم می چرخید تمام دویدن های گذشته، تمام برنامه ریزی هایی که برای آینده داشتم

اگه کسی حالم رو بپرسه فقط می تونم بگم تمام روحم درد می کنه حالی که قبلا هیچ وقت تجربه اش را نداشتم

بدی اش اینه که تقصیر هیچ کس نیست، طبیعی اش اینه، اگر تو این ماجرا کسی ذره ای ظلم به من کرده بود خیلی راحت تر دل می کندم شاید اصلا برام سخت نمی شد اما طبیعتش اینه که یک روز این فرصت تموم بشه و شد.

تنها چیزی که خیلی به خاطرش شکر میکنم اینه که

و ان من شیعته لابراهیم(83) اذ جاء ربه بقلب سلیم(84) سوره صافات

گاهی اوقات لازم است لحظه ای بایستیم و فکر کنیم به آنچه هستیم و آنچه باید باشیم - فارغ از آنچه انجام می دهیم-

گاهی آنچه انجام می دهیم حجابی ست بر خودشناسی، یا واضح تر بگویم: دلخوشکنک است، خودگول زنی ست.

ای کاش فرع و اصل را اشتباه نگیریم. اینکه چه چیزی هدف است و چه چیزی وسیله!

این نوشته ی شهید، آدم را می کشد:

{انسان در صحنه ی عمل است که به درجه ایمان و ایقان خود پی میبرد.شاید کمی ثقیل به نظر برسد، ولی واقعیت این است که ما بیش از حد تصور به «خود گول زنی» مشغولیم! و به خود قبولانده ایم که

جور دیگه ای نمیشه این داغ رو تحمل کرد

....

وبلاگ وب نوشت های یک پسر شیمیایی مثل یک گنج بود که تو نت پیدا کرده بودم، وبلاگ یک شهید زنده که قهرمانش بانو بود

به بانو غبطه می خوردیم برای همه ی خوبیهاش، برای ستایش های یک پسر شیمیایی  که دقیقا به عمق یک عشق واقعی بود:

براش می نوشتی: بانو که نیست نبض نفس های من تنگ تر میزند.می نوشتی:نوازش می کند،زخم های مرا با نوای امن یجیب ....می نوشتی:  آنجا را نمی دانم اینجا اما دفاع مقدس هنوز ادامه دارد، روسری بانو چفیه است هنوز .... می نوشتی: آخه من چطوری دستمالای خونی بعد از سرفه رو از تو قایم کنم ؟... می نوشتی:  سربار شده ام روی دوش زنده گی شما... می نوشتی:زنده گی یعنی آماده کردن سفره افطار بانو .....می نوشتی:  سهم تو از زنده گی من تنها اشک و نگرانی است .... مینوشتی: بانو بودن چقدر سخته .... می نوشتی

وقتی به وبلاگ ها سر می زنم تا طرح انس با قرآن را اطلاع رسانی کنم

پر از شعف می شوم

در این تاریکی ظلمت بار اینترنت

چقدر ستاره داری ماه من

صبر کن ماه من

می آید خورشید

نابود می شود ظلمت شیطانی شب

الیس صبح بقریب؟

لینک مرتبط:من تمام نت را پر می کنم از یاد تو خامنه ای

کاش چون برق بگذرد این لحظه ها
لحظه ی دیدارش اما نگذرد

یا عیسی مسیح! آیا تو امت خود را فرمان داده ای: که حلقه به گوش سامری های زمان خود شوند، عقل را تعطیل کنند و به اعتماد آنهایی که مادرت را تهمت زدند ، مسلمانان را تهمت زنند؟

یا روح الله! آنان که افتخارشان این است که تو را بر صلیب کشیده اند و کشته اند- لکن امر بر ایشان مشتبه شده بود- امروز قرآن ما را قصد کرده اند – و باز امر بر ایشان مشتبه شده است-

یا عیسی مسیح! آیا تو امت خود را فرمان داده ای که این همه ابراهیم را بسوزانند؟ این همه اسماعیل را ذبح کنند؟ این همه یوسف را

تا نچشند، نمی فهمند

چادر یک تکه پارچه نیست،

 چادر انتخاب خداست برای من و انتخاب من برای خدا

لینک مرتبط: چي شد چادري شدم؟

این پست رو  که خوندم، این مطلب به ذهنم آمد:چه را این همه پوشانده ای؟

تمام هماهنگی ها شده بود لیست اسامی افرادی که قرار بود عازم زیارت امام رضا علیه السلام شوند بسته شد اسم ما هم جزء زوار و دلمان خوش که آخرسالی فارغ از هیاهوی خرید شب عید و... در کنار مضجع شریفش نفسی تازه می کنیم ! افسوس که روز حرکت مسایل مختلف کاری و خانوادگی دست به دست هم داد ودوستان رفتند و ما با اشک چشم  بدرقه اشان کردیم از پشت پرده این کم سعادتی چیزی نمی دانم بجز لیاقت زیارت (خودم را می گم) که از کفش داده  بودیم .

یکی از بهانه های خانواده برای نرفتن ما علاوه بر اینکه می گفتند تازه زیارت بوده ای عروسی پسر همسایه بود که بنده باید خانواده را در حکم راننده آژانس به محل عروسی  می رساندم .مراسم در یکی از تالارهای

بعضی روزها هرکار میکنی نوشتنت نمی آید

بعضی روزها یک عالمه حرف داری و گفتنت نمی آید

بعضی روزها توی قلبت کلی فریاد است و لبهایت بسته می ماند

بعضی روزها بیچاره می شوی اما بغض هایت اشک نمی شود

بعضی روزها از بس نمی توانی چیزی بنویسی مجبوری لینک بدهی به نوشته های قدیمی

حالا من دو تا لینک بیشتر نمی زارم تا حوصله تان بیاد بخونیدشون، من دوستشون دارم یه نگاه بندازین:

چقدر تنگه دل من!

حالا که کسی نیست مرا یاری کند

التماس دعای تعمیر سیستم

به امید ظهور

...........

سوال نوشت: داشتیم؟!

دیروز تو را –به خیال خامشان- به موزه سپردند،آرمانها و اهداف تو را به سخره گرفتند، شعارهایشان را علیه شعارهای تو تنظیم کردند، امانت تو را – تنها انقلاب اسلامی سراسر جهان را - خیانت کردند ، وصیت تو را به پشتیبانی از ولایت فقیه دهن کجی نمودند ،  و امروز خشمشان را از تو این گونه نمایش دادند

...

دستپاچگی شان در تکذیب این واقعه تلخ تنها رسواترشان می کند

وقتی یادشان می رود اعلام برائت از آن جریان مثل قبل ها که یادشان می رفت اعلام برائت از اظهار دوستی دشمنان امام و انقلاب ( ر.ج. جمعتون جمع بود شيمون پرزتون كم بود؟ ، الحمدلله كلكسيون كامل شد! و ... )

....

چگونه به تو توهین نکنند وقتی

حتی پاره های عکس تو هم، رسواگر راه سراسر نفاقشان است

لینک های مرتبط:عاشورایی در راه نخواهد بود ... ، از اهانت به خط امام تا اهانت به تصویر امام ،مشکل اصلی مردم انقلابی و فرزندان خمینی، پاره کردن عکس امام (ره) نیست، بلکه مساله مردم با این جماعت، ضدیت آنان با «اندیشه و آرمان» امام راحل است. ، بيانيه «تغيير ايدئولوژي» موسوي چه‌زماني منتشر می‌شود؟  ،

ممنونم خدا که منو آفریدی

ممنونم برای« نفخت فیه من روحی»

ممنونم برای « انا لله»

خدایا! ما از تو ییم، از آن توییم ، برای توییم ، به سوی توییم

کمک کن ظلوم و جهول، امانت تو را خائن نشویم

كمك كن «انا اليه راجعون»  مان، پاك و خالص « طوعا» و نه «كرها»  به سلامت طي شود

كمك كن قلبم سليم شود، سالم بماند براي روزي كه «  الا من اتى الله بقلب سليم »

خدايا ما ز آن توييم ما را گرفتار راهزن شيطان مپسند

خدايا! خدايا! خدايا!...

لینک به شدت مرتبط: يادداشتي به عنوان تبريك روز تولد براي يك دوست خوب

۱۳ آبان نوشت: امام خميني (ره) : « ....نباید ما فراموش كنیم كه در جنگ با آمریكا هستیم. ما در جنگ با آمریكا و تفاله های آمریكا (هستیم)، این تفاله هایی كه قالب زدند خودشان را و ما غفلت كردیم، الان هم هستند. باید هر یك از اینها را شناسایی كنید و به دادگاهها معرفی كنید، ننشینید كه باز یك جایی را آتش بزنند. اینها می خواهند خرابی كنند كار ندارند به این كه كی كشته بشود وكی از بین برود...خط این بود كه اصلا آمریكا منسی بشود. یك دسته شوروی را طرح می كردند تا امریكا منسی بشود، یك دسته "الله اكبر " را كنار می گذاشتند، سوت می زدند و كف می زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود كه این قضیه مرگ بر امریكا منسی بشود.... » (صحیفه امام ج 15 ص29)

يك لينك جالب: آنها که از نام گذشتند، آنها که از انقلاب گذشتند

امام رئوفم !

من تعداد دفعاتي رو كه -با همه بي سعادتي ها و محدوديت ها و ناتواني هايم- به زيارت تو مي آيم، نمي شمارم

تو هم تعداد دفعاتي كه مي تواني به فريادم برسي نشمار!

كفشداري رو گم كردي تا مي خواي از يكي از خادم ها بپرسي و كفش هاتو پيدا كني، يادت مي افته صاحب خونه از خاندانيه كه به راه هاي آسمان آشناترن تا راه هاي زمين

 خجالت مي كشي از كفش بپرسي وقتي كارت گيرتر از اين حرفاست

 سرتو تكيه مي دي به ديوار و اشكات روون ميشه:

يادم رفته راه آسمونو آقا

يادم رفته بالهامو كجا گذاشتم كه هيچ ، خود پرواز رو هم يادم رفته كه هيچ، دلم هم ديگه زميني زميني شده

نكته نوشت:

۱)ما براي راه رفتن روي زمين آفريده نشديم، ما فقط به راه رفتن روي زمين عادت كرده ايم.

۲)چرا سبب متصل ارض و سما را غافليم ؟

 ۸/ ۸/ ۸۸ هم كه نزديكه، كي مي خواد پاي درس عالم آل محمد عليهم السلام بشينه: تعدادي از احاديث ناب امام رضا عليه السلام

همينجوري نوشت:خادم هاي حرم امام رضا با پر زائرها رو راهنمايي مي كنند ...

 لينك هاي مرتبط: دلم تنگه براي زيارتت امام رضا ، معرفي دو سايت براي ارتباط زنده و مستقيم با حرم امام رضا عليه السلام و زيارت آنلاين

وقتي هوا برت مي داره كه خيلي كارت درسته و نشونه گيري هات دقيق، لازم ميشه يك هو تمام تيرها با هم به سنگ بخوره تا قلبت خاشع بشه و مومن به اين حقيقت كه اون وقتايي كه تيرها به هدف مي خوره: « ما رميت اذ رميت ولكن الله رمي »(1)

 خب چرا هي يادت مي ره تا هي يادآوري كنند و اينجوري كارها گره بخوره و اگرم هيچ كس ندونه تو بدوني مشكل از اين قلب سياه عاصيه كه تا درست نشه اين دست و پا زدن ها فايده نداره

 اي كه تيرهات هميشه به هدف مي خوره، رحم كن به كسي كه دلشو براي خودت آفريدي و به خاطر جهالتهاش ازش رو برنگردون

اللهم لا طاقة لي بالجَهد و لا صبر لي علي البلاء و لا قوة لي علي الفقر فلا تحظُر عَلَيَّ رزقي و لا تكلني الي خلقك بل تفرَّد بحاجتي و توَّل كفايتي

و انظر الَيَّ و انظر لي في جميع اموري فانك ان وكلتني الي نفسي عجزت عنها و لم اُقِم ما فيه مصلحتها

و ان وكلتني الي خلقك تجهموني، و ان جاتني الي قرابتي حرموني، و ان اعطوا اعطوا قليلا نكدا و منّوا علي طويلا و ذموا كثيرا

فبفضلك اللهم فاغنني و ...( فرازهايي از دعاي 22 صحيفه سجاديه) ( ترجمه : اينجا)

................. 

1- وقتي (تيرها را) انداختي، تو ننداختي، بلكه خدا انداخت. ( آيه 17 سوره انفال)

گاهی فکر می کنم بعضي دردها درماني جز گذر زمان ندارند!

شما نمي توانيد كساني كه منطقشان هيجان و احساسات است با دلايل عقلي مجاب كنيد، هرچقدر هم برايشان دليل بياوري، باز حرف خودشان را مي زند.انگار نمي بينند ، نمي شوند، نمي خواهند چيزي جز آنچه دلشان مي خواهد را باور كنند.

اهل بحث ترينشان فقط تا جايي با تو بحث مي كند كه حرفي براي گفتن دارد وقتي ديگر حرفي ندارد خيلي راحت باب گفتگو را مي بندد و حرفهاي تو را نمي بيند.

از طرف ديگر تحمل اين وضعيت سخت است. اگر گفتگو نكنيم  سوء تفاهم ها چگونه رفع شود؟ چگونه دوستي ها به دلهايمان برگردد چگونه

مي داني چه آتشي مي زني به دلهايمان آقا!

وقتي اينگونه صاحب زمانمان را مخاطب قرار مي دهي؟

امروز دلهاي آتش گرفته مان، در قنوت هاي پر اشك، لبريز تمنا بود به درگاه يگانه ي ذوالمنن:

خدايا! تو را به تمام مقدسات قسم! از عمر ما بكاه و به عمر رهبرمان بيفزا...

خدايا ! تو را به آنچه مقربان درگاهت بدان خواندندت و تو پاسخشان دادي! در ظهور صاحب زمانمان تعجيل بفرما...

خدايا! حقيرترم از آنكه اين چنين بخواهم اما بزرگي تو اميدم مي بخشد كه در دل فريادت كنم آرزويي كه مي خواهم تنها تو بشنوي...

خدايا ياري ام كن كه تنها تويي نعم المولي و نعم النصير

...........

درد و دل و دعای آخر خطبه نماز جمعه 29/03/88

2،1 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری

شعر مرتبط: جان ايران! چه شد كه جانت را ...جان ناقابلي گمان كردي؟! ...آبروي همه مسلمانان ...اشك ما را چرا درآوردي؟!

مدتيه متوجه شدم بعد از فرستادن مطالب يا اشتراك گذاشتن لينك ها تعدادي از ادليستم، دوستي خودشونو حذف مي كنند.

وقتي به پروفايلشون مراجعه مي كردم. مي ديدم كه سليقه و نوع ديدمون نسبت به بحث انتخابات با هم متفاوته.

مشابه اين قضيه گاه نه در سطح يك سايت و محيط مجازي ، بلكه در دنياي واقعي ديده ميشه و بين اعضاي يك خانواده يا همسايه ها يا دوستان و همكاران و همكلاسي ها رخ مي ده!

برام خيلي اين مساله عجيبه!

وقتي همه‌ي ما نيتمون سرافرازي كشورمونه وقتي قلب هممون براي ايران مي طپه.وقتي هدفامون يكيه. چرا اين چيزها بايد باعث بشه دوستي هامون از بين بره؟

ممكنه من سرافرازي كشورم رو در چيزي ببينم و شما در چيز ديگري و اين اختلاف ديد ما رو به كانديداهايي از دو جناح مختلف سوق بده. خب مي تونيم با همديگه منطقي بحث كنيم . ممكنه حتي به نتيجه نرسيم اما مي تونيم حرفها، نگراني ها ، دغدغه ها و دلايلمونو براي هم بگيم . اگه مطلبي به نظرمون اشتباه امد به هم تذكر بديم براي هم دليل بياريم و ...

بزاريد از جهت ديگري به بحث نگاه كنيم. فرضا كسي كه من نوعي در موردش به اطمينان رسيدم راي نياره و كسي كه فكر مي كنم از نظر من و به تشخيص من و با تحقيقات من اصلح نيست راي بياره وقتي رئيس جمهور شد من نوعي خودم رو موظف مي دونم  با همه ي وجود براي سرافرازي كشورم ازش حمايت كنم. البته زير ذره بين من خواهد بود (همچنان كه اگر كانديداي مطلوب من رئيس جمهور بشه زير ذره بين من خواهد بود و انتقاد از كارهاي اشتباهش صورت مي گيره) .

 اگر الگوي ما ولايت فقيه هست ما از رهبرمون يادگرفتيم با همه ي وجود از رئيس جمهور كشورمون ( تا زمانيكه خيانت در حد بني صدر نكنه) در برابر دشمنان نظام حمايت كنيم تا بتونه كار كنه.

پس چرا الان انتخابات بايد باعث بشه دوستي هامون از بين بره؟ ما كه دلهامون آرزوهامون هدف نهايي هممون يكيه.

 مگه ما خواهران و برادران ايماني همديگه نيستيم؟ اين خواهر و برادري كجا بايد نمود داشته باشه؟ تو گفتگوهايي كه خيلي نشونه از نور نداره يا در اين مواقع حساس براي تنها انقلاب اسلامي در سراسر جهان ، تنها اميد مستضعفان، تنها الگوي آزادانديشان و مبارزان با استكبار؟

الهي دشمنان دادند دست دوستي با هم

چرا ما دوستان پيوسته در پيكار هم باشيم؟

شايد امروز وقتي بر خرمشهر قدم مي گذاري، هرگز به ذهنت خطور نكند روزگاري چه بر سر اين شهر آمده. مي دانم هيچ موزه اي نمي تواند يك شهر تخريب شده توسط اشغالگران را به تو نشان دهد . پس با من بنشين پاي صحبت يكي از مجاهدان خرمشهر؛ سيده زهرا حسيني

با اشك هاي او همراه شو  وقتي اولين بار خرمشهرش را بعد از آزادي مي بيند:

فصل سي و ششم

از حبيب خواسته بودم حالا كه شهر آزاد شده، مرا در اولين فرصت به خرمشهر ببرد.  دلم مي خواست شهرم را ببينم. هنوز به مردم عادي اجازه بازديد يا بازگشت به شهر براي سكونت را نمي دادند.

روزي كه حبيب گفت برويم خرمشهر را ببينيم، سر از پا نمي شناختم. حال و هواي خاصي داشتم. خوشحال بودم كه بعد از حدود دو سال

دلم يك آسمان پرستاره مي خواد

من باشم و اشكهام

و تو كه هميشه هستي

***

دلم يك آسمان پرستاره مي خواد

فقط تو باشي

و اشك هايي كه خاك يك سجده را گل كرده اند.

دلم براي تو شدن تنگ شدن

كاش فقط تو باشي

 لينك مرتبط:يادي از عهد ازل، يادي از عهد الست

دلم تنگه براي زيارتت امام رضا

دلم تنگه براي حرمت امام رضا

دلم تنگه براي اذن دخول براي اشك ريختن در آستانه حرمت

دلم تنگه دوباره بگم من يقين دارم تو منو مي بيني و صدامو مي شنوي سلامم رو جواب ميدي

دلم تنگه براي « فهم لذيذ زيارتكم» امام رضا

دلم تنگه براي مهربوني هات امام رضا

براي مهمون نوازي هات امام رضا

براي دردو دل كردن امام رضا

آقاجان! غريب الغربا! ما اينجا تو اين دنيا بدون شما غريبيم ، ما به جز شما خاندان كسي رو نداريم،

يا طبيب النفوس ادركني!

يا وجيه عند الله اشفع لنا عندالله

مي دونم« عادتكم الاحسان» و «‌سجيتكم الكرم»

بابي انت و امي و نفسي و مالي و اولادي

آقا اين زائر از راه دورتو مثل هميشه ببين و ناگفته هامو باز از دلم بخون،دلي كه تنگه برات امام رضا

لينكهاي مرتبط:

معرفي دو سايت براي ارتباط زنده و مستقيم با حرم امام رضا عليه السلام و زيارت آنلاين

پارسال اين موقع ها خيلي دلم گرفته بود،كاروانهاي  راهيان نور داشتند راه مي افتادند و من چون ديگه دانشجو نبودم نمي تونستم با دانشگاه برم زيارت معراجگاه شهدا

يادم نيست چطوري اطلاعيه اردوي بلاگ تا پلاك رو ديدم فقط مي دونم همه كارها رو خدا جور كرد.

البته اولش از روی بیچارگی اسم نوشتم چون چاره دیگه ای نبود، اما بر خلاف تصوراتم اردو عالي بود مثل همه كارهاي ديني بلاگ

امسال شايعات وحشتناك زياد به گوش مي رسيد كه شايد نشه. و كلي مشكل ديگه . اما باز هم انگار دلهاي شكسته و توسلات جواب داد.

خب خلاصه بگم امسال هم اردوي بلاگ تا پلاك ان شاء الله برگزار ميشه  كه ويژه وبلاگ نويسان هست.

هر كسي شرايطش رو داره اين « فرم و اين ميدان »

از الان بگم منم تو ثوابش شريكم ها.

ما تونستيم بيايم يا نتونستيم خيلي بد هستين اگه يادمون نكنيد

اگه دلت تنگ حرم آسموني امام رضاست، اگه دلت براي بهشت روي زمين تنگ شده، يه سر به يكي ازين دو سايت بزن، براي پخش زنده و مستقيم از حرم امام رضا عليه السلام :

۱) سايت رضوي تي وي  

شما در این سایت قادرید تا به صورت زنده به مشاهده صحن جمهوری اسلامی ، صحن انقلاب اسلامی ، و نمای داخلی حرم که در سایت با نام روضه منوره نام گذاری شده است ، بپردازید. ضمنا براي زيارت آنلاين درين سايت احتياج به نصب هيچ نوع نرم افزاري نداريد.

 حتما روي گزينه ي روضه منوره كليك كنيد  و خيلي خيلي التماس دعا

۲) سايت آسمان تي وي 

شما در این سایت قادرید تا به صورت زنده به زيارت آنلاين حرم امام علي عليه السلام ، امام حسين عليه السلام، حضرت عباس عليه السلام و امام رضا عليه السلام  بپردازید. البته اگه تو عراق دوربين ها رو آزاد بگذارن. ولي زيارت امام رضا عليه السلام رو ان شاء الله مي تونيد موفق بشين.

مگه ميشه دلامون تنگ حرم بهشتيش نشه

مگه ميشه امام رئوفمون رو ياد كنيم و چشمامون باروني نشه

السلام عليك يا علي بن موسي الرضا عليه السلام

نائب الزياره ما هم باشيد

تو لحظه هاي عارفانه و عاشقانه تون با امام مهربوني ها التماس دعا

التماس دعاي فرج

به اميد ظهور

سه روز اعتكاف تمام شد ...

سه روز تمرين

سه روز تمرين زهد، زندگي فقط با يك ساك كه تازه نصفش هم زيادي بود

سه روز تمرين فقط با تو بودن، بدون موبايل و تلويزيون و اينترنت و ... ، بدون همه فقط با تو

سه روز تمرين دوري از شبه حيوان بودن، كم خوردن ، كم خوابيدن، كم سخن گفتن، سه روز تمرين زنده بودن دل

سه روز استشمام بوي بهشت در همين دنيا، سه روز زندگي خارج از جهنم گناه

سه روز طعم با تو بودن را چشيدن، سه روز بيزاري از بي تو بودن

سه روز اعتكاف تمام شد و حالا در خانه اي به بزرگي دنيا معتكفيم! صاحبخانه كه عوض نشده، كاش ما هم عوض نشويم .

كاش ما هم عوض نشويم

كاش ما هم عوض نشويم

------------------------------------

یادآوری دو طرح:

طرح انس با نهج البلاغه از میلاد تا شهادت مولا

( به امید معرفتی که دل شوق میلادش را بیتاب است)

و

محاسبه ی نفس

شناخت بهتر قیام حسینی و کالبدشکافی واقعه کربلا ما را در شناخت بهتر قیام مهدوی، بیش از هرچیز یاری خواهد داد و در پیش بینی آنکه در آن قیام الهی ما در کدامین گروه خواهیم بود!؟

که حسین را کافران نکشتند، حسین را کسانی کشتند که قرآن می خواندند و نماز می گذاردند

حسین را کسانی که او را نمی شناختند نکشتند، که همه معترف بودند او پسر فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله است، که می دانستند او بر حق است،  که می دانستند او امام هدایت است،  که می دانستند او تنها راه نجات است، همان است که برایش نامه ها نوشتند؛ هزاران نامه:

العجل العجل یا حسین...

مشتاقان خود را در انتظار مگذار...

شمشیرهایمان برایت آماده است و دلهامان...

حق نداریم قیام  حسینمان را نشناسیم یا سبک گرفته از کنارش به سادگی و با سطحی نگری رد شویم. قیامی دیگر در راه است و باید بترسیم از آنکه قدم هایمان را در کدامین گروه خواهیم گذارد؟!

وبلاگ امام حسین علیه السلام

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

و

هنوز صدا می کند ما را:

هل من ناصر ینصرنی