|
|
|
|
|
در اداره جهان اصل بر محبت است یعنی گردش زمین و تابش خورشید ، وجود باران و حتی وجود عقل در انسان ناشی از نگاه محبت آمیز خداوند به انسان است . رحمانیت خداوند در برگیرنده ی همه موجودات است حتی بر مشرکین و کفار! ارسال رسل و انزال کتب بر همین اساس است . آنچه در هدایت انسان اهمیت می یابد نگاه محبت آمیز است . به همین دلیل پیامبراسلام (ص) به عنوان رسول خاتم مهربان ترین انسان است که این هم از رحمت خداوند است به حدی که خداوند می فرماید : «رحمت خدا تو را با ایشان مهربان گردانید ». / آل عمران 159
پیامبر (ص) نسبت به مومنین ، دوستان و اصحاب محبت ویژه ای داشت ، پیوسته جویای حالشان بود ، اگر نمی دیدشان احوالشان را می پرسید و اگر در سفر بودند دعایشان می کرد . اگر حاضر بودند به دیدنشان می رفت و اگر بیمار می شدند به عیادتشان می شتافت . و بر غیر مومنین هم به همین شکل . به گونه ای که در جنگ احد پس از شکستن دندانش ، برای هدایت آنان دعا نمود . در جنگ ها سفارش می کرد کافران را مثله نکنید ، پیرمردان و زنان و اسیران را نکشید ، درختان را از بیخ نبرید ... دلسوزی پیامبر (ص) برای انسان ها آنقدر بود که آیه نازل شد :« نزدیک است خودت را به خاطر آنان به هلاکت و سختی افکنی »! تلاش در عرصه اجتماعی و سر و کار با مردم نیازمند به محبت و شرح صدر است . باید از خطا ها و لغزش های آنان گذشت و خود را به تغافل زد . پیامبر گرامی اسلام (ص) به عفو و گذشت سفارش می کرد و هیچگاه برای خود از کسی انتقام نگرفت . سفارش به عفو و گذشت از سوی خداوند بود ؛ « خذ العفو و امر بالمعروف» . در فتح مکه در حالی که تعدادی از مسلمانان به دنبال انتقام بودند پیامبر (ص) فرمود : امروز روز مهربانی است. قاتل عمویش را بخشید و زنی که با زهر قصد کشتن ایشان را داشت عفو کرد . پیامبر(ص) حتی کسانی که در بازگشت از جنگ تبوک قصد ترورش را داشتند بخشید و هیچگاه رسوایشان نکرد .
از سویی دیگر حکومت کردن و اجرای قانون نیازمند قاطعیت و صلابت است که پیامبر (ص) مظهر " اشداء علی الکفار و رحماء بینهم " بود . درباره منافقین آیه آمد« جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم» / تحریم 9 پیامبر در جنگ بدر عباس ، عقیل و ابوالعاص « عمو ، پسر عمو و شوهر خواهر خود» را اسیر گرفت ولی همانند دیگران با آنان رفتار کرد . در جنگ بنی قریظه بیش از 600 نفر را به هلاکت رساند . پیامبر (ص) وقتی متوجه فتنه منافقین برای تضعیف روحیه مسلمانان شد دستور داد خانه گروهی از آنان را آتش زدند. در نامه ای هم به امپراطور روم نوشت : « تسلیم شو تا سالم بمانی » نتیجه اینکه آن همه مهربانی در عرصه ی فردی و شخصی و اینهمه سخت گیری در صحنه اجتماعی چگونه قابل جمع است ؟ ! آری این فقط هنر مردان خداست که با فقرا و محرومین مهربان و در عین حال با ظالمان و منافقان با صلابت و سختگیری روبه رو شوند. پیامبر (ص) به عیادت یهودی بیمار که زباله بر سرش می ریخت می رود ولی از اجرای حد زن یهودی دیگری که دزدی کرده و صاحب طایفه و قبیله است نمی گذرد . قاتل عمویش را می بخشد ولی خانه و مسجد منافقین را به آتش می کشد . نکته قابل توجه این است که آنچه برای پیامبر گرامی اسلام مهم است اجرای احکام اسلام و حفظ قوام اجتماعی مسلمانان است ولو در این راه لازم باشد مسجدی را هم به آتش بکشد و یا خانه ای را خراب کند . در ترجیح حقوق اجتماع نسبت به فرد ، حقوق اجتماع را اولویت می دهد . در یک کلام به جا می بخشد و عفو و مهربانی می کند و به جا هم صلابت و قاطعیت نشان می دهد و این یعنی مهربانی توام با صلابت . مساله ی مهم این است که نگاهی جزئی گرا نداشته باشیم دیدن یک قسمت از زندگی پیامبر (ص) و نادیده گرفتن قسمتهای دیگر ، ما را به تفسیری اشتباه از زندگی یک رهبر الهی می کشاند .دستانی که به عمد بعدی از ابعاد زندگی رهبران الهی را نشان می دهند و بقیه ی ابعاد را مخفی می کنند دستانی پلیدند که جز انحراف و استحاله و در نهایت نابودی نظام اسلامی آرزویی ندارند. زندگی مبارک ختم رسل، تفسیر عملی قرآن کریم است و اوست جامع ترین مصداق عملی« اشداء علی الکفار و رحماء بینهم »
|
||